گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد سيزدهم
رستاخیز و حوادث هولناك آن




قرآن کریم در آیات صد و دوم تا صد و چهارم سورهي طه به ویژگیهاي رستاخیز و حدسیّات مجرمان اشاره میکند و میفرماید:
104 . یَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذٍ زُرْقاً* یَتَخفَتُونَ بَیْنَهُمْ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا عَشْراً* نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَ ا یَقُولُونَ إِذْ یَقُولُ -102
أَمْثَلُهُمْ طَرِیقَۀً إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا یَوْماً (همان) روزي که در شیپور دمیده میشود؛ و خلافکاران را در آن روز، در حالی که (چشمانشان کور
ما به *«! شما جز ده (شبانه روز در دنیا و برزخ) درنگ نکردید » : و) کبود است گردآوري میکنیم!* میان خود آهسته میگویند
تفسیر قرآن مهر جلد «. جز روزي درنگ نکردید » : آنچه میگویند داناتریم، هنگامی که بهترین نمونه آنان از نظر روش، میگوید
سیزدهم، ص: 102 نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات به دو ویژگی رستاخیز اشاره شده است: نخست دمیده شدن در شیپور و
دیگري گردآوري و حَشر. 2. در آستانهي رستاخیز همهي موجودات با صداي شیپوري خاص میمیرند، سپس با صداي دوم زنده و
به « زُرْق » .3 «1» . آمادهي صحنهي قیامت میشوند. احتمال دارد که این آیه اشاره به شیپور اول، یعنی صداي مرگ همگانی باشد
این «2» . معناي کبودي چشم یا نابینایی آن است و گاهی به افرادي که اندامشان بر اثر شدت درد، کبود میشود نیز گفته میشود
تعبیر کنایه از آن است که خلافکاران در رستاخیز، در اثر تحمّل مشکلات ضعیف میشوند و طراوت خود را از دست میدهند و
کبود به نظر میرسند. 4. مجرمان در رستاخیز به آهستگی با همدیگر صحبت میکنند و این آهسته سخن گفتن یا به خاطر وحشت
شدید آنها از صحنهي رستاخیز است و یا بر اثر شدّت ضعف آنها. 5. مجرمان در مورد مدت عمر دنیا و یا زمان برزخ و یا هر دو به
و برخی یک روز میدانند؛ یعنی زمان رستاخیز آن قدر طولانی است که («3» گفتوگو میپردازند و برخی آن را ده شب (و روز
عمر زیاد دنیا و برزخ به نظر آنها کوتاه میرسد. 6. افرادي که روش نمونه و عقل بیشتري دارند، دنیا و برزخ را به اندازهي تفسیر
قرآن مهر جلد سیزدهم، ص: 103 یک روز میدانند؛ زیرا کوتاهی عمر دنیا در برابر آخرت با کمترین عدد (یعنی یک روز)
. آموزهها و پیامها: 1 «1» . در این آیه یک دوره باشد « روز » سازگارتر است. البته این احتمال نیز وجود دارد که مقصود از
خلافکاران از روز رستاخیز و عذابهاي آن بر حذر باشند. 2. دنیا زودگذر و کوتاه است (پس به فکر رستاخیز طولانیمدت
باشید). *** قرآن کریم در آیات صد و پنجم تا صد و هفتم سورهي طه به مرحلهي دیگري از رستاخیز، یعنی فروپاشی کوهها
107 . وَیَسْئَلُونَکَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ یَنسِفُهَا رَبِّی نَسْفاً* فَیَذَرُهَا قَاعاً صَفْصَفاً* لَاتَرَي فِیهَا عِوَجاً وَلَآ أَمْتاً - اشاره میکند و میفرماید: 105
پروردگارم آنها را کاملًا از جا بر میکند و پراکنده میسازد.* پس (جاي) آن » : و از تو در بارهي کوهها پرسش میکنند؛ پس بگو
نکتهها و «. (کوهها) را رها میسازیم در حالی که صاف و بیگیاه است.* [و] در آن، هیچ کژي (و پستی) و بلندي نمیبینی
اشارهها: 1. در آیات پیشین به دو مرحلهي نفخ صور و حشر، یعنی دمیده شدن در شیپور مرگ و زندگی موجودات و گردآوري
آنان در محضر الهی اشاره شد، ولی بیان این مطالب براي مردم سبب شد که در ذهن مردم پرسش به وجود آید که سرنوشت
کوههاي با عظمت در آستانهي رستاخیز چه خواهد شد و ص: 104 آیات فوق پاسخ این پرسش
است. 2. در این آیات اشاره شده که کوهها با همهي عظمت و ریشههاي عمیق و تزلزل ناپذیر، در رستاخیز فرو میپاشند و همچون
3. در رستاخیز، کوهها به لرزه درمیآیند، به حرکت میافتند، از هم متلاشی میشوند «1» . شنهاي روان در اثر باد پراکنده میشوند
آموزهها و پیامها: 1. در آستانهي رستاخیز، وضع زمین و کوهها «2» . و سرانجام همچون پشمهاي زده شده در فضا منتشر میشوند
صفحه 34 از 113
دگرگون میشود (پس خودتان را براي حوادث آن روز بزرگ آماده سازید). 2. به پرسشهاي مردم در مورد رستاخیز توجه کنید
و با استفاده از معارف الهی به آنها پاسخ دهید. *** قرآن کریم در آیهي صد و هشتم سورهي طه به مرحلهي دیگري از رستاخیز،
یعنی مرحلهي سکوت و اطاعت محض اشاره میکند و میفرماید: 108 . یَوْمَئِذٍ یَتَّبِعُونَ الدَّاعِیَ لَاعِوَجَ لَهُ وَخَشَ عَتِ الْأَصْوَاتُ لِلرَّحْمنِ
فَلَا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْساً در آن روز، (مردم) از فراخوان (حق) پیروي میکنند در حالی که هیچ انحرافی در آن نیست. و همهي صداها به
خاطر (عظمت خداي) گستردهمهر، فروتن میشود؛ و جز صدایی آهسته نمیشنوي. ص: 105 نکتهها
است یا یکی دیگر از فرشتگان الهی، ولی از آیه « اسرافیل » و اشارهها: 1. مشخص نیست که آیا مقصود از دعوت کننده در این آیه
استفاده میشود که فرمان او چنان مؤثر است که همه از او پیروي میکنند. 2. دعوت این دعوتگر یا پیروي مردم در رستاخیز و یا
3. در رستاخیز سکوت مطلق در همه جا حاکم است و مردم کاملًا فروتن هستند. این فروتنی، یا به خاطر «1» . هر دو بدون کژي است
سیطرهي عظمت الهی بر عرصهي محشر و یا از ترس حساب و یا بر اثر هر دو است. آموزهها و پیامها: 1. در رستاخیز سکوت مطلق
و پیروي محض حاکم است (پس خود را براي آن روز سخت آماده سازید). *** قرآن کریم در آیات صد و نهم و صد و دهم
سورهي طه به شرایط شفاعت و آگاهی مطلق الهی اشاره میکند و میفرماید: 109 و 110 . یَوْمَئِذٍ لَاتَنفَعُ الشَّفعَۀُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ
الرَّحْمنُ وَرَضِیَ لَهُ قَوْلًا* یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْماً در آن روز، شفاعت سودي ندارد، جز کسی که (خداي)
گستردهمهر براي او رخصت دهد، و سخنش را بپسندد.* (زیرا) آنچه در پیش رویشان (در آینده) و آنچه در پشت سرشان (در
گذشته) است میداند؛ در حالی که به او احاطه علمی ندارند. ص: 106 نکتهها و اشارهها: 1. این آیه
از جهتی میگوید شفاعت، پارتی بازي و بی حساب نیست و آن را نفی میکند و از جهتی اشاره میکند که با شرایطی خاص
شفاعت وجود دارد و آن را اثبات میکند. افرادي که از طرف خدا رخصت دارند و سخن آنها مورد رضایت خداست، حق شفاعت
دارند. 2. شفاعت یکی از برنامههاي تربیتی اسلام است، که نور امید را در دل افراد زنده میکند و از یأس و ناامیدي گناهکاران
توبه کار جلوگیري میکند. یعنی اگر کسی عمر خود را با عقاید صحیح و اعمال شایسته سپري کرده ولی گرفتار لغزشها و
کمبودهایی شده است، خدا وسایلی را فراهم میکند و به افرادي اجازه میدهد که از آنان شفاعت کنند. اعلام این مطلب نور امید
3. خدا از گذشته و آیندهي افراد «1» . را در دل آنها زنده میکند و راه توبه و جبران و تلاش بیشتر را به روي آنان میگشاید
کاملًا آگاه است؛ پس میداند که چه کسی خلافکار است و چه کسی مستحقّ شفاعت است و چه کسی شرایط شفاعت را دارد یا
ندارد، اما مردم از این مطالب آگاه نیستند. آموزهها و پیامها: 1. شفاعت با شرایطی خاص در رستاخیز وجود دارد، اما به دست
خداست. 2. در رستاخیز برخی افراد مشمول شفاعت نمیشوند و تشخیص این مطلب با خدایی است که از همه چیز شما آگاه است.
3. اگر میخواهید مشمول شفاعت رستاخیز شوید، برنامهي زندگی و اندیشههاي خود را در جهت رضایت خدا ساماندهی کنید.
*** ص: 107 قرآن کریم در آیات صد و یازدهم و صد و دوازدهم سورهي طه به مرحلهي دیگري
از رستاخیز و مقایسهي سرنوشت ستمکاران با مؤمنان شایسته کردار اشاره میکند و میفرماید: 111 و 112 . وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ
الْقَیُّومِ وَ قَدْ خَ ابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً* وَمَن یَعْمَلْ مِنَ الصلِحتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا یَخَ افُ ظُلْماً وَلَا هَضْ ماً و (در رستاخیز) چهرهها براي
(خداي) زندهي بر پا، و بر پا دارنده، خوار و فروتن میشود؛ و بیقین کسی که بار ستمی بر دوش دارد، نومید میماند.* و هر کس
. برخی [کارهاي شایسته انجام دهد، در حالی که او مؤمن باشد، پس از هیچ ستم و کاستی (پاداش) نمیترسد. نکتهها و اشارهها: 1
به معناي صورتهاست و از آن جا که آثار ناراحتی انسان و پدیدههاي روانی او معمولًا نخست در چهرهاش ظاهر میشود، « وجُوه »
در این جا به معناي « وُجوه » فروتنی افراد در قیامت نیز به چهرههاي آنان نسبت داده شده است. البته برخی مفسران برآناند که
2. ستمکاري هم چون باري است که بر دوش انسان «1» . سردمداران مردم است که همگی در پیشگاه خدا ذلیل و خاضع هستند
گذاشته میشود و با سنگینی خود مانع حرکت به سوي سعادت میشود و او را ناامید و زیانکار میگرداند. 3. اگر کسی نتواند
صفحه 35 از 113
آري اعمال صالح و ایمان تأثیر «2» . همهي اعمال صالح را انجام دهد و بخشی از آنها را انجام دهد، باز هم هراسی نخواهد داشت
4. مؤمنان شایسته کردار گرفتار ظلم و نقصان متقابل دارند و هم دیگر را تقویت میکنند. ص: 108
نمیشوند؛ یعنی مطمئن هستند که اگر لغزشی داشته باشند، بیش از آن کیفر نمیبینند و اگر کار نیکی انجام دهند چیزي از ثوابشان
5. همان طور که روش قرآن کریم است، در این آیات نیز سرنوشت ستمکاران را با سرنوشت مؤمنان « 1» . کاسته نمیشود
شایستهکردار در برابر هم قرار داد، تا در ارشاد و پرورش خواننده تأثیر بگذارد. آموزهها و پیامها: 1. در رستاخیز ستمکاران به خاطر
اعمال خود ناامید میشوند و مؤمنان شایستهکردار به عدل الهی امیدوارند. 2. مؤمن شایسته کردار باشید تا ایمن شوید و نهراسید.
*** قرآن کریم در آیهي صد و سیزدهم سورهي طه به ویژگیهاي قرآن و فرآیندهاي آن در میان مردم اشاره میکند و میفرماید:
113 . وَکَ ذلِکَ أَنزَلْنهُ قُرْءَاناً عَرَبِیّاً وَصَ رَّفْنَا فِیهِ مِنَ الْوَعِیدِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ أَوْ یُحْ دِثُ لَهُمْ ذِکْراً و اینگونه آن (قرآن) را در حالی که
خواندنی عربی (: واضح) است فرو فرستادیم، و در آن از [انواع تهدید، به گونههاي مختلف بیان کردیم؛ باشد که آنان خودنگهدار
(و پارسا) شوند یا برایشان تذکّري پدید آورد. نکتهها و اشارهها: 1. این آیه اشاره به مطالب پیشین سورهي طه دارد؛ یعنی ما این
مطالب بیدار کننده و عبرتانگیز را اینگونه و به صورت روشن و فصیح و به زبان ص: 109 عربی و
به معناي لغت و زبان عربی است، ولی در این آیه به روشن و گویا بودن قرآن « عربی » .2 «1» . با بیانات گوناگون فرو فرستادیم
(فصاحت و بلاغت آن) نیز اشاره دارد. چرا که زبان عربی از رساترین زبانها و ادبیات آن نیز از کاملترین ادبیاتهاي دنیاست.
قرآن نیز مطالب را به صورتهاي مختلف بیان کرده که به رسایی، گویایی و روشنی مطالب افزوده است. 3. قرآن مسئلهي مجازات
مجرمان و هشدار به آنان را به صورت بیان سرگذشت ملتها و ترسیم صحنههاي رستاخیز و گاهی هم به صورت خطاب مستقیم
آورده و همین عبارتها و بیانات مختلف بر تأثیرات آن افزوده است. 4. هدف قرآن با تقوا شدن و بیدار شدن مردم است؛ یعنی
هدف اصلی آن است که مردم به صورت کامل خود نگهدار و پارسا شوند و اگر تقواي کامل حاصل نشد، حد اقل بیداري پیدا
آموزهها و پیامها: 1. هشدارهاي تربیتی شما همراه با رسایی، روشنی و بیان گوناگون «2» . شود تا زمینهي حرکت و جنبش شود
مطالب باشد. 2. هدف و فرآیند نزول قرآن، پارسایی یا بیداري مردم است. *** ص: 110 قرآن
کریم در آیهي صد و چهاردهم سورهي طه به لزوم ترك عجله، و افزونطلبی در دانش سفارش میکند و میفرماید: 114 . فَتَعلَی
اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَ لْ بِالْقُرْءَانِ مِن قَبْلِ أَن یُقْ َ ض ی إِلَیْکَ وَحْیُهُ وَقُلْ رَّبِّ زِدْنِی عِلْماً و والاتر است خدایی که فرمانرواي حق
پروردگارا! مرا » : است. و (اي پیامبر) نسبت به (خواندن) قرآن شتاب مَورز پیش از آن که وحی آن به سوي تو پایان پذیرد؛ و بگو
از خدا یاد شده است، ولی براي آن که مردم « پادشاه و سلطان » یعنی « مَلِک » نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه با عنوان «. دانش افزاي
را براي خدا میآورد تا « حق » معمولًا از پادشاهان خاطرات بدي دارند و به یاد خودکامگی و ستم آنها میافتند، بلا فاصله صفت
نشان دهد که او سلطان بر حق است. 2. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به خاطر عشق و شوري که به فراگیري و حفظ قرآن داشت،
از این «1» . در هنگام دریافت وحی عجله میکرد و قبل از آن که جبرئیل سخن خود را تمام کند او شروع به زمزمهي آیات میکرد
به پیامبر صلی الله علیه و آله سفارش شد که در خواندن و دریافت وحی عجله مکن. «2» رو در این آیه و برخی آیات دیگر قرآن
3. در فرهنگ اسلامی بین عجله و سبقت تفاوت گذاشتهاند؛ عجله را سرزنش کرده و ص: 111 «3»
عجله معمولًا در کارهایی است که هنوز برنامهاش مشخص نشده و نیاز به بررسی «1» . سبقت و سرعت در کار نیک را ستودهاند
دارد و گاهی عجله انگیزهي مقدسی ندارد و ریشه در کم صبري یا غرور دارد؛ اما سبقت و سرعت در مورد کارهایی است که
برنامه و بررسی آنها تمام شده و در نیک بودن آنها شکی نیست. 4. در این آیه از طرفی به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور میدهد
که در دریافت وحی عجله نکن اما از طرف دیگر به ایشان یادآور میشود که این سخن بدان معنا نیست که به دنبال افزایش دانش
نباشی، بلکه از خدا بخواه که بر دانش تو بیفزاید و تو را بر ابعاد مختلف آیات قرآن آگاه سازد. یعنی دانشجو و طلبهي علم بودن،
صفحه 36 از 113
شدن براي مسلمانان معنا ندارد. 5. در احادیث اسلامی نیز در مورد طلب دانش تأکید بسیار شده است: « فارغ التحصیل » مرز ندارد و
از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمودند: ارزشمندترین مردم کسانی هستند که دانش بیشتري دارند و کم
آموزهها و پیامها: ژ 1. عجله (به ویژه در مورد نزول قرآن) مطلوب «2» . ارزشترین مردم کسانی هستند که دانش کمتري دارند
نیست. 2. ز گهواره تا گور دانش بجوي. *** ص: 112
سرگذشت آدم و سجده فرشتگان و نافرمان ابلیس
قرآن کریم در آیات صد و پانزدهم تا صد و نوزدهم سورهي طه به ماجراي آدم و سجدهي فرشتگان و مخالفت ابلیس اشاره
119 . وَلَقَدْ عَهِدْنَآ إِلَی ءَادَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِیَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً* - میکند و با هشدار به انسان در مورد دشمنی شیطان میفرماید: 115
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلئِکَۀِ اسْجُدُواْ لِآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلَّآ إِبْلِیسَ أَبَی فَقُلْنَا یئادَمُ إِنَّ هذَا عَدُوٌّ لَّکَ وَلِزَوْجِکَ فَلَا یُخْرِجَنَّکُمَا مِنَ الْجَنَّۀِ فَتَشْقَی إِنَّ لَکَ
أَلَّا تَجُوعَ فِیهَا وَلَا تَعْرَي وَأَنَّکَ لَاتَظْمَؤُاْ فِیهَا وَلَا تَضْ حَی و بیقین، از پیش با آدم عهد کردیم، و [لی فراموش کرد، و در او تصمیمی
و (همگی) سجده کردند؛ جز ابلیس که سر باز زد.* و «. براي آدم سجده کنید » : (استوار) نیافتیم.* و هنگامی که به فرشتگان گفتیم
اي آدم! در حقیقت این (ابلیس) دشمن تو و همسر توست؛ پس شما را از باغ بیرون نکند؛ که به زحمت خواهی افتاد.* » : گفتیم
درواقع براي تو (این مزیت هست) که درآن جا گرسنه نمیشوي وبرهنه نمیگردي؛* و این که تو در آن جا تشنه نمیگردي، و
نکتهها و اشارهها: 1. قرآن براي یادآوري و بیدار کردن انسانهاست؛ از این رو سرگذشت پیامبران گذشته را «. آفتاب زده نمیشوي
بیان میکند تا ما درس عبرت بیاموزیم. در سورهي طه نخست سرگذشت موسی و فرعون بیان شد و اینک سرگذشت آدم و حوا و
فریبکاري شیطان را بیان میکند، تا نشان دهد که مبارزهي حق و باطل منحصر به موسی و فرعون نیست، بلکه از آغاز آفرینش آدم
بوده و براي همیشه خواهد بود. 2. ماجراي آدم و حوا و سجدهي فرشتگان براي آدم و فریبکاري شیطان و اخراج آدم و حوا از باغ
و در این جا نیز با نکات «1» بهشت، در سورههاي بقره و اعراف به صورت مفصل ص: 113 بیان شد
تازه و عبرتآموزي تأکید شده است تا انسانها هر چه بیشتر به عظمت خویشتن و دشمنی شیطان پیببرند و دشمن خود را
و یا اخطار خدا به «2» همان فرمان خدا در مورد نزدیک نشدن به درخت ممنوع « پیمان خدا با آدم » فراموش نکنند. 3. مقصود از
کم توجهی او و ترك پیمان بود و « فراموشی آدم » آدم بود که شیطان دشمن سرسخت اوست و نباید از او پیروي کند. 4. مقصود از
اگر فراموشی مطلق بود، سرزنشی براي آدم نبود. 5. به آدم علیه السلام گفته شد که اگر از درخت ممنوع بخورد از باغ بهشت
بیرون میشود و او و همسرش از آن درخت خوردند و بیرون شدند. این گناه نبود، بلکه ترك أولی بود؛ یعنی فرمان الهی ارشادي
به عبارت دیگر، پیامبران الهی معصوم هستند و کوچکترین گناهی از آنان صادر نمیشود. «3» . بود، پس مخالفت با آن گناه نبود
در این جا یا به « سجده » . 6. مقام آدم و کل انسانیت داراي چنان عظمتی است که فرشتگان براي او فروتنی و سجده میکنند. 7
معناي فروتنی فرشتگان در برابر آدم است و یا به معناي سجدهي فرشتگان بر خدا، به خاطر آفرینش انسان با عظمت؛ زیرا تفسیر
8. شیطان از اول دشمن سرسخت انسان بود، به «1» . قرآن مهر جلد سیزدهم، ص: 114 سجده به معناي پرستش، مخصوص خداست
همان شیطان بزرگ و مشهور است « ابلیس » . طوري که بر او سجده نکرد و حتی انسان را فریب داد تا از باغ بهشت بیرون شود. 9
که یکی از جنیّان بود که بر اثر عبادت زیاد به صف فرشتگان پیوسته بود، اما بر اثر نافرمانی و سجده نکردن براي انسان، طرد شد و
در این جا باغ بهشت است، ولی مقصود بهشت جاویدان سراي آخرت نیست، « جَنَّۀ » دشمن همیشگی انسان گردید. 10 . مقصود از
بلکه بهشت آدم باغی داراي همهي نعمتها بود و مشکلات باغهاي دنیا را نداشت. 11 . در این آیات نخست به آدم و حوا هشدار
زیرا ؛«. تو به زحمت میافتی » داده شد که ابلیس شما را فریب ندهد و از باغ بهشت بیرون نکند، اما در پایان تنها به آدم فرمود که
مشکلات همسر بر دوش مرد است و یا این که پیمان از روز نخست با آدم بود و نقطهي پایان آن نیز متوجه او بود. 12 . چهار نیاز
صفحه 37 از 113
اصلی انسان، یعنی غذا، آب، لباس، مسکن (و پوشش در برابر آفتاب) در باغ بهشت آدم تأمین میشده است. 13 . در این آیات
تشنگی با آفتاب سوزان بیان شد؛ چون تابش خورشید معمولًا موجب تشنگی میشود، اما اینکه گرسنگی را با برهنگی قرین
ساخت، شاید به خاطر آن است که گرسنگی نیز نوعی برهنگی درون انسان از غذاست و دو نشانهي مشخص فقر است. آموزهها و
پیامها: 1. بر پیمانهاي الهی استوار باشید و آنها را فراموش نکنید. 2. شما انسانها، مقامی با عظمت دارید که حتی فرشتگان در
برابر شما فروتن شدند (پس قدر خود را بدانید). 3. مراقب شیطان و فریبکاري او باشید. *** ص:
115 قرآن کریم در آیات صد و بیستم تا صد و بیست و دوم سورهي طه به فریبکاري شیطان نسبت به آدم و حوا و پذیرش توبهي
122 . فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطنُ قَالَ یئادَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَی شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لَّایَبْلَی فَأَکَلَا مِنْهَا - آنان اشاره میکند و میفرماید: 120
فَبَدَتْ لَهُمَ ا سَوْءَاتُهُمَ ا وَطَفِقَا یَخْصِ فنِ عَلَیْهِمَ ا مِن وَرَقِ الْجَنَّۀِ وَعَ َ ص ی ءَادَمُ رَبَّهُ فَغَوَي ثُمَّ اجْتَبهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَیْهِ وَهَدَي و شیطان او را
پس آن دو از *«!؟ اي آدم! آیا تو را به درخت ماندگار و فرمانرواییاي که زوال نمیپذیرد، راهنمایی کنم » : وسوسه کرد و گفت
آن (درخت) خوردند، و شرمگاههاي آنان برایشان آشکار شد، و شروع به قرار دادن برگ (هاي درختان) باغ بر خودشان کردند. و
آدم پروردگارش را نافرمانی کرد، و بیراهه رفت، (و زیانکار و محروم گشت).* سپس پروردگارش او را برگزید، و توبهاش را
به معناي صداي بسیار آهسته است و به مطالب بد و افکار بیاساس « وسوسه » . پذیرفت، و (او را) راهنمایی کرد. نکتهها و اشارهها: 1
که به ذهن خطور میکند نیز وسوسه میگویند، اعم از این که این خطور از درون خود انسان پیدا شود یا کسی از بیرون القا کند
2. شیطان براي وسوسهي آدم به تمایلات او توجه کرد و از دو راه وارد «1» . که شیطان وسوسهگر از بیرون آدم را وسوسه میکرد
شد: نخست، تمایل انسان را نسبت به زندگی جاویدان شناخت و این حسّ را تحریک کرد و اشاره کرد که هر کس از این درخت
ممنوع بخورد، عمر جاویدان پیدا میکند. و دوم، تمایل انسان را به قدرت و حکومت دایمی دریافت و این حسّ را تفسیر قرآن مهر
. جلد سیزدهم، ص: 116 تحریک کرد و اشاره کرد که هر کس از این درخت ممنوع بخورد، فرمانروایی دایمی نصیب او میشود. 3
در اصل به معناي هر چیز بد و ناخوشایند است و گاهی به جَسَ د مرده یا عورت انسان نیز گفته میشود و در این آیه « سَوْآت »
و نافرمانی آدم علیه السلام آن نیست که ایشان گناهی مرتکب شدهاند؛ « عصیان » 4. مقصود از «1» . مقصود همین معناي اخیر است
در اصل به « عصیان » ( زیرا پیامبران الهی معصوم هستند. مفسران در مورد واژهي عصیان در این آیه چند تفسیر بیان نمودهاند: الف
معناي خارج شدن از اطاعت و فرمان است، اعم از این که آن فرمان واجب، یا مستحب باشد. بنابراین، عصیان لزوماً به معناي گناه
ب) دستوري که به آدم داده شد، امر ارشادي بود؛ «2» . نیست، بلکه میتواند به معناي ترك امر مستحب یا انجام مکروه باشد
بنابراین مخالفت با آن گناه نبود، بلکه فقط عوارض و عواقب خاص خود را داشت؛ همان طور که اگر کسی با دستورات پزشک
یعنی آدم علیه السلام در باغ بهشتی با ممنوعیت یک درخت آزمایش شد و به او گوشزد «3» . مخالفت کند به خود ضرر میزند
کردند که اگر از میوهي آن درخت نخوري همیشه در آن جا میمانی، ولی او به این مطلب توجه نکرد و عواقب آن را تحمّل کرد؛
یعنی از باغ مذکور اخراج شد. ص: 117 ج) اصلًا بهشت محل تکلیف نبوده، تا مخالفت از تکلیف
گناه باشد. البته میتوان گفت که خداي متعال از آدم انتظار بیشتري داشت و از این رو با او برخورد کرد و از باغ مذکور
اخراجش نمود. یعنی همان طور که ما از یک دانشمند انتظارهاي ویژهاي داریم از آدم هم انتظار میرفت که بیشتر از دیگران در
غوي در اصل در برابر رشد » .5 «1» . برابر دستورهاي ارشادي خدا تسلیم باشد؛ و از این رو به ترك أولاي آدم، عصیان گفته شد
است؛ یعنی انسان راهی را انتخاب کند که به مقصد نرسد و در این جا به معناي کار ناآگاهانهاي است که از اعتقاد نادرستی
غوي به کار » سرچشمه گرفته است و از آن جا که آدم به خاطر فریب شیطان، ناآگاهانه از درخت ممنوع خورد، در مورد او واژهي
6. تفاوت آدم با شیطان «2» . رفت. البته برخی از مفسران نیز این واژه را به محرومیت از پاداش و یا تباهی در زندگی تفسیر کردهاند
در آن بود، که شیطان نافرمانی آگاهانه کرد و حتی پس از متوجه شدن خطاي خود، باز هم لجاجت کرد و از این رو از درگاه الهی
صفحه 38 از 113
طرد شد. اما آدم ناآگاهانه نافرمانی کرد و هنگامی که متوجه شد، توبه نمود و خدا توبهي او را پذیرفت و هدایتش نمود و از آن
جا که ذاتاً پاك و مؤمن بود، او را برگزید. 7. توبه به معناي بازگشت است و آدم هر چند گناهی نکرده بود، از نافرمانی در برابر
امر ارشادي خدا، بازگشت و توبه کرد تا لطف و هدایت خدا شامل حال او شود. ص: 118 آموزهها
. و پیامها: 1. مراقب وسوسههاي شیطانی باشید، که او از مسیر چیزهایی که دوست دارید وارد میشود و شما را فریب میدهد. 2
فریبهاي شیطانی، سرابی بیش نیست و فقط انسان را به نافرمانی در برابر خدا میکشاند. 3. اگر لغزشی پیدا کردید، توبه کنید تا
هدایت و لطف خدا شامل حال شما شود. *** قرآن کریم در آیهي صد و بیست و سوم سورهي طه به فرمان هبوط آدم و پیامدهاي
آن براي بشریت اشاره میکند و میفرماید: 123 . قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیعاً بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُديً فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا
هر دو از آن فرو آیید، در حالی که برخی از شما دشمن برخی [دیگر] هستید؛ و اگر رهنمودي از » : یَضِلُّ وَلَا یَشْقَی (خدا) فرمود
. طرف من براي شما آمد پس هر کس که از هدایت من پیروي کند، پس گمراه نمیشود و به زحمت نمیافتد. نکتهها و اشارهها: 1
در لغت « هُبوط » .2 «1» . توبهي آدم پذیرفته شد، اما پیامدهاي کار او باقی ماند و سبب شد که از باغ بهشتی اخراج شود و فرود آید
به معناي پایین آمدن اجباري است و در این جا مقصود پایین رانده شدن آدم و حوا به عنوان مجازات است. البته هبوط آدم و حوا
به معناي نزول مقامی است، نه مکانی؛ یعنی خدا مقام آنها را به خاطر کاري که کردند، تنزّل داد و آنها را از نعمتهاي باغ تفسیر
3. مقصود از دو نفري که هبوط «1» . قرآن مهر جلد سیزدهم، ص: 119 بهشتی محروم ساخت و گرفتار رنجهاي این دنیا شدند
کردند، آدم و حواست و برخی مفسران برآناند که مقصود آدم و شیطان است. البته در برخی آیات قرآن دستور هبوط به صورت
4. مقصود از دشمنی افراد با «2» . جمع آمده که شامل آدم و حوا و شیطان میشود که همگی از باغ بهشت بیرون رانده شدند
یکدیگر در زمین، دشمنی آدم و حوا با شیطان یا دشمنی آدم و فرزندانش با شیطان و فرزندانش است که تا قیامت ادامه خواهد
داشت. آموزهها و پیامها: 1. نافرمانی نکنید که موجب سقوط و گمراهی و زحمت میشود. 2. مراتب پایین حیات، محل کشمکش
و دشمنیهاست. 3. راه نجات و سعادت، پیروي از رهنمودهاي الهی است. *** قرآن کریم در آیهي صد و بیست و چهارم سورهي
طه به زندگی سخت دنیا و کوري در رستاخیز، به عنوان دو فرآیند دوري از یاد خدا اشاره میکند و میفرماید: 124 . وَمَنْ أَعْرَضَ
عَن ذِکْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعیشَۀً ضَنکاً وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیمَۀِ أَعْمَی و هر کس از یاد من روي گرداند، پس حتماً زندگی (سخت و) تنگی براي
ص: 120 نکتهها و اشارهها: 1. یاد خدا مایهي «. اوست؛ و او را روز رستاخیز نابینا گرد میآوریم
انسانی «1» . آرامش جان، پارسایی و شهامت است و فراموشی یا دوري و رويگردانی از یاد خدا، عامل اضطراب، ترس و نگرانی
که یاد خدا و مسئولیتهاي خود در برابر او را فراموش میکند، غرق در شهوات، حرص و بخل میشود و هر چه ثروت بیشتري
بیندوزد، باز هم طمع بیشتري پیدا میکند و خود را بیشتر به رنج و زحمت میاندازد و زندگی را بر خود سختتر و تلختر و
که در این آیه به آن اشاره شده آن است که اگر انسان از یاد خدا غافل شود، « زندگی تنگ » تنگتر میسازد. 2. یکی از ابعاد
گرفتار کمبودهاي معنوي و روحی میشود و هر روز دلبستگی و تکیهي او به دنیا زیادتر و در زندان تنگ مادیات گرفتارتر
میشود. 3. یکی دیگر از ابعاد زندگی تنگ که در این آیه بدان اشاره شده آن است که انسانهاي مؤمن که به خدا دل میبندند،
راهها به رویشان گشوده میشود، ولی کسانی که به غیر خدا دل میبندند، درها به رویشان بسته میشود و ثروت نمیتواند از
گرفتاري و مشکلات و سردرگمی و نیاز روحی و مادي آنان بکاهد. 4. یکی دیگر از ابعاد زندگی تنگ که در این آیه به آن اشاره
شده، تنگی زندگی در جامعهاي است که از یاد خدا روي برتافته است. جامعهي انسانی، حتی در اوج پیشرفتهاي صنعتی، چنانچه
از معنویت جدا شود، روي سعادت را نمیبیند و هر روز بر اضطرابها و مشکلات روحی مردم آن جامعه افزوده میشود و در
تنگناهاي عجیبی قرار میگیرند. همان طور که امروز در برخی جوامع صنعتی میبینیم که جنایت، مواد مخدر، آلودگیهاي جنسی،
از خود بیگانگی و احساس تنهایی غوغایی بر پا کرده و نور محبت و عاطفه را خاموش ساخته است. تفسیر قرآن مهر جلد سیزدهم،
صفحه 39 از 113
در برخی احادیث «1» . 5. یکی از مصادیق ذکر خدا نماز است، همان طور که در برخی آیات قرآن بدان اشاره شده است ص: 121
یعنی هر کس امام «2» . در این آیه، ولایت امام علی علیه السلام است « ذکر » از اهل بیت علیهم السلام روایت شده که مقصود از
علی علیه السلام را الگوي خود در زندگی قرار دهد، در تمام زندگی به خدا دل میبندد و از دام دنیاي تنگ مادي میرهد، اما اگر
کسی این الگو را فراموش کند، گرفتار میشود. و در برخی دیگر از احادیث نیز آمده است که مقصود از ترك ذکر، ترك حج
البته اینگونه احادیث مصادیق یاد خدا را بیان میکند، ولی مفهوم آیه منحصر در این موارد نیست. 6. هر کس از یاد خدا «3» . است
روي برتابد، روز رستاخیز نابینا محشور میشود؛ زیرا سراي آخرت محل تجسّم اعمال انسانهاست. کسی که در دنیا چشم جانش
آموزهها و پیامها: 1. فرآیند روي برتافتن از یاد «4» . نابیناست و کوردل است و حقایق را نمیبیند، در رستاخیز نابینا محشور میشود
خدا، سختی در دنیاست که به صورت کوري در آخرت تجسّم مییابد. 2. هر کس زندگی راحت و چشمی بصیر میخواهد، به یاد
خدا باشد. *** ص: 122 قرآن کریم در آیات صد و بیست و پنجم تا صد و بیست و هفتم سورهي
127 . قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَی - طه فراموشی آیات خدا و اسرافکاري را عوامل کوري در رستاخیز برمیشمرد و میفرماید: 125
وَقَدْ کُنتُ بَصِ یراً* قَالَ کَ ذلِکَ أَتَتْکَ ءَایتُنَا فَنَسِیتَهَا وَکَ ذلِکَ الْیَوْمَ تُنسَ ی وَکَ ذلِکَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ یُؤْمِن بِئایتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ
اینگونه (تو را » : خدا می) فرماید ) *«! پروردگارا! چرا مرا نابینا گرد آوردي؟! در حالی که یقیناً بینا بودم » : الْآخِرَةِ أَشَ دُّ وَأَبْقَی گوید
گرد میآوریم زیرا) نشانههاي ما به تو رسید و آنها را به فراموشی سپردي، و همچنان امروز فراموش میشوي.* و اینگونه کسی را
«. که زیادهروي کرده، و به نشانههاي پروردگارش ایمان نیاورده، کیفر میدهیم؛ و حتماً عذاب آخرت شدیدتر و پایدارتر است
نکتهها و اشارهها: 1. برخی افراد که در دنیا بینا هستند، در رستاخیز نابینا محشور میشوند. بعضی از عوامل نابینایی در آخرت
عبارتاند از: الف) روي گرداندن از یاد خدا؛ ب) فراموش کردن نشانهها و آیات الهی؛ ج) اسرافکاري و از حد گذشتن؛ د) ایمان
نیاوردن به آیات و نشانههاي خدا. خبرت هست که مرغان سحر میگویند آخر اي خفته سر از خواب جهالت بردار هر که امروز
در « اسراف » 2. مقصود از نبیند اثر قدرت او غالب آن است که فرداش نبیند دیدار (سعدي) ص: 123
این آیه، یا آن است که این افراد، نعمتهاي الهی، همچون چشم، گوش و عقل را در مسیرهاي غلط به کار میاندازند و اسراف
عبارت است از بیهوده از دست دادن نعمتهاي الهی. و یا مقصود از اسراف آن است که برخی گناهکاران از حد میگذرند و هیچ
قید و شرطی براي انجام گناه قایل نیستند و در گناهکاري خود نیز اسرافکارند. این افراد استحقاق عذاب بیشتري را نسبت به
3. مقصود از آن که خدا این افراد را فراموش میکند، آن نیست که خدا فراموشکار است، بلکه «1» . گناهکاران معمولی دارند
منظور آن است که آنان را به زمرهي فراموشی میسپارد، و با آنها معاملهي فراموشی میکند، همان طور که آنان آیات الهی را به
آموزهها و پیامها: 1. اگر میخواهید در رستاخیز کور و فراموش شده نباشید، آیات الهی را به یاد داشته باشید «2» . فراموشی سپردند
و از مرزهاي الهی نگذرید. 2. اسرافکاران بیایمان و بیتوجه به آیات الهی، فرجامی عذابآلود دارند. *** تفسیر قرآن مهر جلد
سیزدهم، ص: 124 قرآن کریم در آیات صد و بیست و هشتم و صد و بیست و نهم سورهي طه به نشانههاي الهی در صحنهي تاریخ
و دلایل تأخیر مجازات مخالفان اشاره میکند و میفرماید: 128 و 129 . أَفَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ یَمْشُونَ فِی
مَسکِنِهِمْ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیتٍ لِّأُولِی النُّهَی وَلَوْ لَاکَلِمَ ۀٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّکَ لَکَانَ لِزَاماً وَأَجَلٌ مُّسَ مّیً و آیا براي آنان روشن نکرد که چه
بسیار گروههایی را پیش از آنان هلاك کردیم در حالی که (این کافران) در خانههاي آنان راه میروند؟! مسلماً در آن [ها]
نشانههایی براي صاحبان اندیشه است.* و اگر نبود سخن (سنت گونه) اي که از طرف پروردگارت از پیش مقرر شده بود و سرآمد
معین (و حتمی عمر شما)، حتماً (عذاب آنان) لازم میشد. نکتهها و اشارهها: 1. مطالعهي تاریخ گذشتگان و ملتهاي نابود شده
همچون عاد، ثمود و لوط، درسهاي آموزندهاي در بردارد. این ویرانهها ماجراهاي دردناك پیشینیان را مینمایانند و به آیندگان
هشدار میدهند که راه کفر، فساد و ظلم را در پیش نگیرند. از این رو قرآن این سرگذشتها را هدایتگر میخواند. 2. در این آیه
صفحه 40 از 113
تأکید شده که صحنهي تاریخ براي صاحبان اندیشه و خردورزان آموزنده است؛ زیرا آنان به سادگی از کنار حوادث و صحنههاي
تاریخی نمیگذرند و در مورد آنها تفکّر میکنند و نشانههاي حق را در آنها میبینند و مسیر آیندهي خود را مشخص میسازند.
3. در حدیثی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله روایت شده که فرمودند: غافلترین مردم ص: 125
4. وقتی انسان سرنوشت عذابآلود کافران و گردنکشان تاریخ را مطالعه «1» . کسی است که از دگرگون شدن دنیا پند نگیرد
میکند، از خود میپرسد که چرا خدا کافران ستمکار زمان پیامبر صلی الله علیه و آله یا عصر ما را عذاب نمیکند؟ آیات فوق
پاسخ میدهد که این تأخیر دو علت دارد: الف) نخست آن که سنت و روش الهی آن است که انسانها آزاد باشند و با اختیار خود
راه سعادت یا شقاوت را انتخاب کنند و اگر چنین باشد که انسان بلا فاصله بعد از گناه و ستم عذاب شود، ایمان و عمل صالح
اجباري میشود و راه تکامل آزادانهي انسان مسدود میگردد و یا همه در اثر ستمکاري نابود میشوند و این خلاف حکمت و
سنت الهی است. ب) دوم آن که این ستمکاري کافران تا مدت محدودي است و زمان حتمی مرگ در پیش روي همهي انسانها
در موارد متعددي از آیات « کلمه » . قرار دارد؛ پس بگذار تا در این مدت کوتاه زندگی دنیا، افراد آزاد باشند و آزمایش شوند. 5
أجل » 6. مقصود از «2» . قرآن به معناي سنت و روش الهی است و در این جا به سنت الهی در مورد آزادي عمل انسانها اشاره دارد
مُسمّی همان زمان مقرر مرگ است که براي همگان قطعی شده و میدان زندگی را براي ما باز کرده است و جلوي غرور و جسارت
ص: 126 آموزهها و پیامها: 1. اندیشمندانه به تاریخ ملتهاي نابود شده «3» . مجرمان را میگیرد
بنگرید و نشانههاي خدا را ببینید و براي آینده رهنمود بگیرید. 2. کفرپیشگان هم مستحق عذاب هستند، اما سنّت الهی آن است که
آنان را تا زمان مرگ حتمی مهلت دهد. *** قرآن کریم در آیهي صد و سیام سورهي طه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را به
شکیبایی و تسبیح حق فرامیخواند و میفرماید: 130 . فَاصْبِرْ عَلَی مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ
ءَانَآيءِ الَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَی پس بر آنچه میگویند، شکیبا باش؛ و پیش از طلوع خورشید، و قبل از غروب آن، با
. ستایش پروردگارت تسبیح گوي؛ و بخشی از شبانگاهان و اطراف روز تسبیح گوي؛ باشد که خشنود شوي. نکتهها و اشارهها: 1
وقتی مخالفتهاي کافران و مشرکان لجوج بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فشار میآورد و سخنانشان ایشان را میآزارد، خدا
براي تقویت روحیه و تسلّی خاطر آن حضرت دستور راز و نیاز با خدا و نماز و تسبیح به ایشان میدهد، تا آرامش گیرند و خشنود
و راضی شوند. 2. تسبیح و حمد پروردگار در برابر مشرکان لجوج، خود نوعی مبارزه با شرك و بتپرستی است و این ذکر و یاد
در این آیه، مفسران چند دیدگاه « تسبیح و حمد » خدا انسان را در برابر سخنان آنان مقاوم و شکیبا میسازد. 3. در مورد مقصود از
دارند: الف) مقصود همان تسبیح گویی و ستایش پروردگار است. ب) اشاره به نمازهاي پنجگانه و مستحبی است؛ یعنی قبل از
طلوع ص: 127 خورشید، اشاره به نماز صبح؛ قبل از غروب خورشید، اشاره به نماز عصر (و ظهر)؛ و
در اثناي شب، اشاره به نماز مغرب و عشاء و اطراف روز، اشاره به نماز ظهر یا نمازهاي مستحبی است که انسان در اوقات مختلف
روز به جا میآورد. ج) مقصود ذکرهاي مخصوصی است که در احادیث اسلامی آمده است که در ساعات مخصوص شبانه روز
گفته میشود. البته این احتمال نیز وجود دارد که آیهي فوق اشاره به هر سه تفسیر باشد؛ چرا که این تفسیرها با هم منافاتی ندارند و
4. مقصود از خشنودي و رضایت پیامبر صلی الله علیه و آله آن است که «1» . در احادیث اسلامی نیز به این تفسیرها اشاره شده است
نتیجهي حمد و تسبیح پروردگار و شکیبایی در برابر سخنان مخالفان، آرامش، اطمینان، خشنودي و رضایت است. 5. هر چند یاد
خدا در همهي حالات مطلوب و تکامل بخش است، برخی زمانها، براي عبادت و ذکر مناسبتر است. 6. این آیه خطاب به پیامبر
صلی الله علیه و آله است، اما قراین نشان میدهد که این مطلب یک حکم عمومی است. 7. مواظبت بر اوقات نماز و نورانیت آن:
امام خمینی رحمه الله در این مورد مینویسند: اي عزیز! تو نیز به قدر میسور و مقدار مقدور این وقت مناجات را غنیمت شمار و به
آداب قلبیّهي آن قیام کن و ... خصوصاً نماز که معجون روحانی ساخته شده با دست جمال و جلال حق است و از جمیع عبادات
صفحه 41 از 113
جامعتر و کاملتر است. ص: 128 پس، از اوقات آن حتی الامکان محافظت کن و اوقات فضیلت آن
را انتخاب کن که در آن نورانیتی است که در دیگر اوقات نیست و اشتغالات قلبیّهي خود را در آن اوقات کم کن، بلکه قطع کن.
آموزهها و پیامها: 1. رهبران الهی در برابر سخنان آزار دهنده و تبلیغات مخالفان مقاومت کنند. 2. شکیبایی و عبادت «1»
شبانهروزي، انسان را به مقام رضا میرساند. ***
مسؤلیت پذیري در برابر خداوند
قرآن کریم در آیات صد و سی و یکم و صد و سی و دوم سورهي طه به پیامبر صلی الله علیه و آله در مورد چشمپوشی از زیورهاي
دنیوي و آموزش عبادي خانواده سفارش میکند و میفرماید: 131 و 132 . وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَی مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَوةِ
الدُّنْیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَی وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَوةِ وَاصْ طَبِرْ عَلَیْهَا لَانَسْئَلُکَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعقِبَۀُ لِلتَّقْوَي و هرگز
چشمانت را خیره مکن به آنچه که گروههایی از ایشان را بدان بهرهمند کردیم؛ در حالی که شکوفههاي زندگی پست (دنیا) است؛
تا آنان را در آن بیازماییم؛ و روزيِ پروردگارت بهتر و پایدارتر است.* و خاندانت را به نماز فرمان ده؛ و بر [انجام آن شکیبایی
ورز؛ از تو هیچ روزي نمیخواهیم؛ (چرا که) ما به تو روزي میدهیم؛ و فرجام (نیک) براي (صاحبان) پارسایی (و خود نگهداري)
است. ص: 129 نکتهها و اشارهها: 1. در این آیات سفارشهایی به پیامبر صلی الله علیه و آله شده
است که در حقیقت مخاطب آنها تمام مسلماناناند. این دستورات عبارتاند از: الف) به اموال مردم چشم ندوزید؛ ب) خانوادهي
خود را به نماز فراخوانید؛ ج) خودتان نیز بر به جا آوردن نماز کوشا و شکیبا باشید. 2. نعمتهاي دنیوي که در دست کافران و
مخالفان است، شکوفههاي زندگی دنیاست که میشکفد و به زودي پژمرده و پرپر میشود و چند صباحی بیشتر دوام ندارد. به
مشک چین و چگل نیست بوي گل محتاج که نافههاش زبند قباي خویشتن است مرو به خانه ارباب مروت دهر که گنج عافیت در
سراي خویشتن است (حافظ) 3. خدا به پیامبر اسلام روزيها و نعمتهایی داده که بهتر و پایدارتر است؛ همچون ایمان، اسلام،
4. در این آیات به پیامبر صلی الله علیه و آله سفارش شده که به خانوادهات «1» . قرآن و روزيهاي حلال و پاکیزه در دنیا و آخرت
دستور نماز بده. از این مطلب دو نکته به دست میآید: الف) خانوادهي پیامبر صلی الله علیه و آله از میان امت اسلامی داراي
ویژگی خاصی است که لازم است جداگانه دستور نماز به آنان داده شود. ب) این آموزهاي براي همهي مسلمانان است که نسبت
در مکه نازل شده است، پس در آن زمان تفسیر قرآن مهر « طه » به نماز خانوادهي خویش حساس باشند. 5. از آن جا که سورهي
جلد سیزدهم، ص: 130 خانوادهي پیامبر صلی الله علیه و آله تعداد کمی همچون خدیجه و فرزندان او و علی علیه السلام بودند. هر
چند بعدها این خانواده گسترش یافت و در مدینه امام علی علیه السلام با فاطمه علیها السلام ازدواج کرد و فرزندان متعددي پیدا
کردند که همگی خاندان پیامبر به شمار میآمدند. از این روست که در احادیث و تفاسیر روایت شده که پیامبر صلی الله علیه و آله
در مدینه تا مدت زیادي در هنگام نمازهاي پنجگانه به در خانهي علی و فاطمه علیهما السلام میآمدند و آنها را به نماز سفارش
6. از آن جا که نماز موجب پاکی و صفاي قلب و تقویت روح و یاد خداست، «1» . میکردند و آیهي تطهیر را نیز قرائت میکردند
خدا به پیامبر صلی الله علیه و آله سفارش میکند که نه تنها خانوادهات را به نماز سفارش کن بلکه خودت نیز بر انجام نماز کوشا و
شکیبا باش، که فواید و برکات این کار به خود شما میرسد؛ یعنی شما چیزي از عبادت خود را به خدا نمیدهید؛ چراکه او رزق
نمیخواهد، بلکه به شما رزق میدهد. 7. فرجام نیک براي تقوا و پارسایی است؛ یعنی آن که سرانجامش مفید و سازنده و
حیاتبخش است، همان تقواست و اهل تقوا پیروز و سعادتمند و رستگارند و افراد بیتقوا سرانجامشان شکست و ناکامی است.
آموزهها و پیامها: 1. به اموال مردم چشم ندوزید که روزيهاي الهی براي شما بهتر و پایدارتر است. 2. مخالفان راه خدا بدانند که
این نعمتهاي دنیوي شکوفههاي ناپایداري است که مایهي آزمایش آنهاست (پس به آنها مغرور نشوند). 3. به آموزش عبادي
صفحه 42 از 113
خانوادهي خود همّت گمارید و خود نیز الگوي نمازخوانی باشید. 4. شما سودي به خدا نمیرسانید، بلکه روزيخوار خدا هستید.
5. اگر فرجام نیکو و سعادت و پیروزي نهایی میخواهید، پارسا باشید. *** ص: 131 قرآن کریم در
آیات صد و سی و سوم تا صد و سی و پنجم سورهي طه با اشاره به بهانهجوییهاي مخالفان اسلام، به آنان هشدار میدهد و
135 . وَقَالُواْ لَوْ لَایَأْتِینَا بِئَایَۀٍ مِّن رَّبِّهِ أَوَ لَمْ تَأْتِهِم بَیِّنَۀُ مَا فِی الصُّحُفِ الْأُولَی وَلَوْ أَنَّآ أَهْلَکْنهُم بِعَذَابٍ مِّن قَبْلِهِ لَقَالُواْ رَبَّنَا - میفرماید: 133
لَوْلَآ أَرْسَلْتَ إِلَیْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ ءَایتِکَ مِن قَبْلِ أَن نَّذِلَّ وَنَخْزَي قُلْ کُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُواْ فَسَ تَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحبُ الصِّرطِ السَّوِيِّ وَمَنِ
و (بگو:) آیا دلیل روشنِ «!؟ چرا (پیامبر) نشانهاي (معجزهآسا) از طرف پروردگارش براي ما نمیآورد » : اهْتَدَي و (مخالفان) گفتند
آنچه در کتابهاي نخستین بوده، براي آنان نیامده است؟!* و اگر (بر فرض) ما آنان را پیش از آن (فرستادن قرآن و پیامبر) با
اي پروردگار ما! چرا فرستادهاي به سوي ما نفرستادي تا پیش از آن که ] » : عذابی هلاك میکردیم، حتماً (در قیامت) میگفتند
همه منتظریم، پس انتظار بکشید که بزودي خواهید دانست چه کسی » : بگو *«!؟ خوار شویم و رسوا گردیم، از آیات تو پیروي کنیم
ص: 132 نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از «! اهل راه درست است، و چه کسی راهنمایی شده است
همان مطالبی است که در کتابهاي پیامبران پیشین در بارهي صفات و نشانههاي پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله « دلیل روشن »
وجود پیامبر صلی الله علیه و آله یا قرآن است « دلیل روشن » آمده بود و آن علامتها با وجود ایشان کاملًا مطابق بود. و یا مقصود از
و یا خبر و سرنوشت اقوام پیشین که در اثر لجاجت گرفتار عذاب شدند. اما به نظر میرسد که تفسیر اول با ظاهر آیه سازگارتر
2. مخالفان اسلام در پی کشف حقیقت نیستند. آنان همواره به دنبال بهانهجوییاند؛ زیرا پیامبر اسلام، معجزهاي همچون «1» . است
. قرآن آورد که در همهي زمانها وجود دارد و دلیل روشن حقانیت اوست، اما مخالفان بدون توجه به آن بازهم معجزه میطلبند. 3
آري؛ مخالفان اسلام آنقدر بهانهجو هستند که اگر این پیامبر نمیآمد، بازهم بهانهجویی میکردند که چرا پیامبري نیامد تا از او
پیروي کنیم، ولی حال که پیامبر اسلام در میان آنهاست از او پیروي نمیکنند. 4. در این آیات بیان شد که مسلمانان و مخالفان
. اسلام هر دو در انتظارند؛ مسلمانان در انتظار وعدههاي الهی در مورد کافران لجوج، و مخالفان در انتظار گرفتاري مسلمانان. 5
آیهي اخیر نوعی دلداري به مسلمانان مکه است که تحت فشار مشرکان قرار داشتند و نوعی هشدار به مخالفان است که منتظر
باشید که به زودي حقایق روشن میشود و شما گرفتار عذاب میگردید. ص: 133 آموزهها و پیامها:
1. خدا از طریق کتابهاي آسمانی و رهبران الهی، حجّت را بر مردم تمام میکند. 2. مخالفان اسلام در پی بهانهجویی هستند و در
. هر صورت با سخنان و کارهاي شما قانع و راضی نمیشوند؛ پس شما وظیفهي خود را انجام دهید و منتظر فرمان الهی باشید. 3
تفسیر قرآن مهر جلد *** «1» . مخالفان اسلام چشم بگشایند تا حقایق را در کتابهاي آسمانی خود و از طریق پیامبر اسلام بیابند
سیزدهم، ص: 135
بخش